محل تبلیغات شما

اعصاب و روان آدم کشش و ظرفیت محدودی داره

از یه جایی به بعد دیگه آدم نمیتونه تحمل کنه

دست خود آدم هم نیست.

آدم احساس میکنه تموم شده.

.

بحث دوست داشتن نیست.

ترا دوست دارم

 و این احساس دوست داشتن همیشه در قلبم خواهد بود.

اما

مسئله تاب و تحمل آدم برای شنیدن و هضم بعضی حرفهاست.

گاهی اوقات حتی به فاز بیخیالی زدن هم کمک نمیکنه.

فقط زمان و فراموشی میتونه کمک کنه و مرهمی باشه بر زخمهای احساسی.

هر چه در وسع و توان داشتم گذاشتم.

منت نیست.

(اصلا این حرفها برای فراموش کردن هست. برای مخاطب خاصی نیست که بیاید و بخواند)

وقت گذاشتم. یعنی از عمرم خرج کردم.

گفتی نمیخواهی با دیگری باشم. رابطه ام را سرد و سرد کردم.

گفتی نمیخواهی باهات باشم، گفتم چشم.

گفتی ترکم نکن . گفتم چشم.

هنوز هم میخواهم در کنارت باشم و نمیخواهم ترکت کنم.

اما چه کنم که توانی برایم نمانده.

خیلی خسته ام

بیشتر از آنچه که فکرش را کنی.

برای دلم خیلی بد شد.

خیلی بد.

ضد حال خیلی بدی خود دلم.

ضد حالی که هیچ وقت فکرش را نمیکردم چنین اتقاقی برای دلم بیفتد.

.

تاوان خوش باوری؛ زود باوری...

وقتی تاب و تحملت تموم میشه...

برای تو که دوستت دارم...

آدم ,خیلی ,هم ,دلم ,گفتی ,دوست ,گفتی نمیخواهی ,گفتم چشم ,فکرش را ,تاب و ,برای دلم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شاداب سازی مدارس